Time Out

گویا زمان تمام شد و فرصت از دست رفت...! ( دست نوشته‌هایی برای یک رؤیا )

Time Out

گویا زمان تمام شد و فرصت از دست رفت...! ( دست نوشته‌هایی برای یک رؤیا )

ترنم زیبای دستانت
رؤیاهای شبانه‌ام را رقم می‌زند

به زمانی که از خواب برمی‌آیم
و به شکوفه گلی برمی‌خورم
در باغ قدم می‌زنم
به درختی تکیه می‌دهم

و ناگهان دریغ
دستانت را که از من جدا می‌کنی
چشمانم باز می‌شود
و کابوسِ تکراریِ هر روزم شکل می‌گیرد
...
...
...