سفر میکنم بیتو
سفرام بدون تو با شادی همراه نبوده
سفرا بدون یار قلب و دلو میسوزنن
غم رفتن از دیار تو باعث بیتاقتیِ
توی پیچ و تاب جاده اسم تو ترانهای بود روی لبهام
یاد تو بهانهای بود توی شبهام
بیتو بودن مثل پائیز
مثل یک قاب شکسته روی دیوار
توی اولین پیچ جاده
نگاهت بدرقم میکنه
شادی اون شبا رو باز تو یادم تازه میکنه
نیستی اما یادتو همیشه با من میمونه
یادتو مثل یه چراغ توی دلم همیشه روشن میمونه
سفرم بی تو مثل رنگ باختن گلها
مثل برگای زرد توی پائیز
میرزه به زیر پاهام
سفرم بیتو نداره لحطه شادی
سفرم بیتو همه لحظههاش پراز خستگیِ
یاد تو مثل یه پیچک میپیچه دوره پاهام
جون میگیره قلبم با حرم نفسهات
یادته؟! اون روزا... اون شبا... تا صبح نشستن و گفتن و خندین..... یادته؟! اینجا که روشن میشد اونجا تاریک میشد.... یادته؟! رفتنمون.... خاحافظیهای کوتاه مدتمون...... یادته؟! دوستت دارمها.... یادته؟! حرفهای شبانه.... خندینها و سرمست شدنها.....
یاد اون شبا هیچوقت نمیره از فکرم.... اسم تو هیچوقت نمیره از یادم..... یادت همیشه همراهم.... یادت تنها دلیل زنده بودنم..... مثل یه چراغ از دور.... منو میکشونه مثل یه مسافر تنها از دور..... میرم... اما بخاطر تو.... برمیگردم بخاطر تو.....
فکر کردم و فکر کردم...... همش به همینجا برگشتم.... از هر راهی رفتن همین بود مقصدم..... فکر کردم..... خودش بهم گفت.... گفتم که همیشه باهامون میمونه...... گفتم که هوامونو داره.... گفتم که کمکمون میکنه......
زیاد طول نمیکشه.... چشماتو ببند و آرزو کن... محالترین آرزویی که تاحالا بهش فکر کردی..... مطمئین باش برآورده میشه... منم چشمامو بستمو آرزو کردم..... زیاد طول نمیکشه برمیگردم..... اونقدر زود که فکرش رو هم نمی تونی بکنی..... تا تو آوازت رو بخونی برگشتم....
اسمتو ، کلامتو ، نگاهتو... یادتو با خودم بردم.... نگرانم نباش.... اینا که همراهم باشه اونقدر قوی میشم که تاب همه چیزو دارم.... اینا که همراهم باشه اونقدر محکم و امیدوار میشم که هیچی نمیتونه از پا درم بیاره.....
نفس نفسهام، عشقم، نگاهم، همه چیزم را گذاشتم همیجا برای تو..... مراقب خودت باش.... با دست پر میگردم..... با یه کولهبار پر......... باش باش باش تا بیام..... امیدم باش تا برگرشتنم سخت نباشد..... تنها چراغم باش.... تا وقتی برگشتم خانهام روشنتر باشد.....
باش باش باش همیشه باش .........