Time Out

گویا زمان تمام شد و فرصت از دست رفت...! ( دست نوشته‌هایی برای یک رؤیا )

Time Out

گویا زمان تمام شد و فرصت از دست رفت...! ( دست نوشته‌هایی برای یک رؤیا )

خسته شدم

همه درها بستن

همه راها بن‌بستن

هم چشمها کورن

همه گوشها کرن

همه دهانها لالن

همه قلبها شکستن

دیوانه شدم توی این شهر

توی این ویرانه‌ها

خسته شدم خدا

خسته زندگی

خسته شدم

آخه به کی بگم؟!

نظرات 2 + ارسال نظر
مهرسا یکشنبه 13 مهر 1382 ساعت 21:25 http://tikepare.persianblog.com

خیلی وقته همه گوشا کرن و همه چشما کور !! خیلی وقته من خسته شدم !! خیلیییییییییی وقته.........

مریم و سعید زیر یک سقف یکشنبه 13 مهر 1382 ساعت 21:30 http://saghf.blogsky.com

سلام!‌نه !‌امیدوارم نه شما خسته باشید و نهما بشیم.. سراغمون بیا عزیز ...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد