Time Out

گویا زمان تمام شد و فرصت از دست رفت...! ( دست نوشته‌هایی برای یک رؤیا )

Time Out

گویا زمان تمام شد و فرصت از دست رفت...! ( دست نوشته‌هایی برای یک رؤیا )

نه یه دریای آبی، نه یه کاغذ کاهی که بشه روش نوشت.....

نمی‌دانم باید به کدام درد بسوزم؟
به تنها بودنم؟
به دوری‌ام از تو؟
یا از زندان و شلاق و باتوم؟

دیگر نمی‌دانم به پای چه چیز باید بسوزم....